گرفتارى رسولى بهشتی

امروز می‌خواهم برایتان بنویسم که چرا خانوادهای “خادم‌ البهشتی” نام خانوادگی خودشان را تازگی به “بهشتی” تغيير دادند و این امر منجر به اختلافات، ناراحتی‌ها و سوءتفاهم‌ها و جنگ و جدال و کشمکش شد.

اجازه بدهيد قبل از اینکه شروع کنيم، چند جمله مختصر در مورد صدور فامیل و تعیین نام خانوادگی بنویسم تا موضوع روشن شود.

ببينيد عزيزان من سال ۱۲۹۷ شمسی در وزارت کشور دوران سلطنت احمد شاه قاجار قانونى تدوین و به اجرا گذاشته شد که هر کس دلش خواست, می‌تواند بياد فاميل انتخاب کنه و شناسنامه بگيره. اون زمان شناسنامه يک ورقه کاغذ بود و بعد از سال ۱۳۱۳ صدور شناسنامه ۴ برگى شد

حالا چون برا بعضی سال ۱۲۹۷ یک کمی گنگه من چند تا از رویکردهای مهم حدود اون سالهای ۱۲۹۷ را براتون می‌نویسم

شروع جنگ جهانی اول  ۱۲۹۷ شمسي –  ۱۹۱۸ میلادی بود
شروع جنگ جهانی دوم  ۱۳۱۸ شمسي – ۱۹۳۹ میلادی بود

دومین قحطی بزرگ سراسری در ایران سال‌های جنگ جهانی اول بود که تلفات قحطی انزمان را حدود ۸ الی ۱۰ میلیون نفر در ایران برآورد می‌کند.
سومین قحطی بزرگ در ایران سال‌ های جنگ جهانی دوم بود که تلفات قحطی انزمان را حدود ۴ میلیون نفر در ایران برآورد می‌کند.
از کتاب «قحطی بزرگ» دکتر مجد
جمعیت ایران در پایان جنگ دوم جهانی بايستى طبق روال عادى خودش ۴۷ میلیون نفر باشد. این درحالی است که جمعیت ایران در سال ۱۳۲۳ شمسي  ۱۳ میلیون نفر و در سرشماری ۱۳۳۵ شمسي به نزدیک ۱۹ میلیون نفر ارزیابی شد. به این ترتیب،‌ ملاحظه می‌شود که به‌دلیل قحطی ناشی از دو جنگ جهانی چه فاجعه بزرگ انسانی در ایران رخ داده است.

(اين ۱۴ ميليون کشته مال همين ۱۰۰ سال اخيره. حالا شما برا ۷۲ تن کشتگان ۱۵۰۰ سال پيش بزن تو سرت)

رسول بعد از پرداخت خمس
رسولی بعد از پرداخت خمس

خوب حالا ادامه مطلب

تا سال ۱۳۰۴ انتخاب نام خانوادگی در بيشتر خانواده‌ها مانند بقیه داستان ها با مقاومت‌های مذهبی روبرو شد و اين موضوع ادامه داشت تا اینکه رضا شاه در سال ۱۳۰۴ بر تخت سلطنت نشست. آقارضا فاقد نام‌خانوادگی بود. چکار کنيم چکار نکنيم که فروغی اولین نخست‌ وزیر مامور شد تا يک نام‌خانوادگی درخورشان و مناسب برای آقارضا انتخاب کنه. او هم نام خانوادگی «پهلوی» را به رضاشاه پیشنهاد داد که مورد قبول قرار گرفت.
مىگويند که رضا شاه معنی لغت پهلوی را نمی‌دانست و هنگامی که در ضمن مسافرت خود به تخت جمشید با پروفسور هرتسفلد در چادر مخصوص تنها ماند از او پرسید: «این کلمه پهلوی یعنی چه؟»
و پروفسور هرتسفلد گفته: پهلوی نام زبانی قرون وسطایی است که قبل از پدید آمدن فارسی دری، ایرانیان با آن سخن می‌گفتند سپس این کلمه به سکنه خراسان قدیم اطلاق شد و سرانجام در اثر انتقال معنی، معادل پهلوانی به کار رفته شد.

حالا يکى نيست به این راوی بگويد، کره الاغ اون دوتا توى چادرمخصوص تنها بودند تو ازکجا ميدونى. ولى خوب ديگه زر زدن خرجى نداره.

القاب در ایران به دوره قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بر می‌­گردد، طورى که افراد پولدار می­ توانستند در قبال پرداخت مبلغ پولی، اين القاب را برای خودشان خریداری کنند.

در سال ۱۳۱۳ با اصرار و تاکید ماموران ثبت احوال در سراسر کشور باعث شد که مقاومت‌های مذهبی در ميان خانوادگان مذهبى به تدریج کنار گذاشته شود و بدين ترتيب انتخاب نام خانوادگی و دریافت سجلد اجباری شد و القابی مثل: خان، میرزا، سلطنه، دوله، ملا، سید رضوی، ملک، بداق و … هزار و یک عنوان دیگر قابل قبول نبود. بزار سر کوزه آبشو بخور.

بله، ديگه گوزيدى، ميخواى زن بگيرى يا خونه بخرى بايد شناسنامه داشته باشى

مردم ديدند عجب ببين به چه گرفتارى دچار شدند. این بلا دیگه از کجاسراغمون اومد. آقارضا بيسواد ولى وطن دوست ميخواهد با زور با انها همان کارى را بکنه که چینى ها از حدود ۵۰۰۰ سال پيش و در اروپا از ۳۰۰ سال پيش رايج بوده.

اينجا بود که برای جلوگیری از سردرگمی، همگي سعی کردنند فاميل هاى خودشان را بر اساس شغل و مهارت و یا از روی ویژگی‌ها و عیب­‌های ظاهری خودشان انتخاب کنند.
بعضي ها هم با رجوع به باورهاى خودشان با علماى دين انوقت مشورت کردند که حتما انتخاب فاميل، شرعي و خداپسندانه باشه که از طريق ان يک سودى هم در آخرت نصيبشان بشه.
بعضی افراد ديگرهم بلا نسبت گيچ مستقیماً به اداره ثبت احوال مراجعه و درخواست سجلد کردند. اداره احوال هم نامردى نمى کرد و فی‌البداهه يک فاميل پیدا می‌کرد و بهشون مینداخت.

نام‌های خانوادگی معمولاً از چندین منبع گرفته ميشد از جمله:

  • محل زندگی (مثلاً تهرانی، اصفهانی، یزدی، اليارون، جوزون، قدرجون )
  • شغل اجدادی (مثلاً زرگر، نانوا، آهنگر، صراف، جواهریان، پزشك، علاف، نخودى، فرش فروش)
  • ویژگی‌های ظاهری یا شخصیتی (مثلاً بلند، زارع، صبور، خوش‌چهره، قهرمان)
  • نسب و پیوند خانوادگی (مثلاً عباسی، حسینی، رضایی، بهشتی)

و اما بيايم سر گرفتارى رسولى بهشتی خودمان
تو اصفهان خانوادهای بهشتی و يا روضاتى تقريبا يک واتيکان کوچک آخوندی بوده و کمابيش هستند.
این قوم برای بقای حکومت خود به گروهی از مردم نیاز داشتند که شبانه روز برایشان کار کنند. از جمله شغلها آوردان و بردن اهل حرم سرا، نگهداری اصطبل اسب و قاطرها، فراش، آشپز، قمه زن،  و کسانيکه موقع رفتن حاج اقا به حمام از عقب خر اقا بايد می دویدند و کسانيکه در موقع تشريفات در جلوى خر اقا بايد می دویدند و چند تا داش مشتی و لوطی‌ دو و بر خانه حاج اقا و …
به اين اشخاص می گفتند خادم البهشتی یعنی کسانی که در خدمت خانواده بهشتی هستند و اين خود يک افتخار به حساب آورده ميشده و حداقل اينکه حاج اقا بهشتی در محشر کبرى ضمانت انها را ميکرده و اين سعادتي بود که نصيب همه کس نميشد.

واما تازگی اين قوم “خادم‌ البهشتی” لقب “خادم” را از جلوى فاميلى خودش برداشته و نتيجه این شده که خودتون مشاهده ميکنيد. خر بيار باقالى بار کن.

چند سالی است رسولی بنده خدا اینور بدو اونور بدو. به پير به پيغمبر آقا اینجا کلمه “بهشتى” در فاميل ما، از قوم مافيا بهشتی گرفته نشده و منظور بابابزرگ من بهشت برینه،  همون جایی که “حضرت آدم کره خر” خدا را به خشم اورد و خدا او و همسرش را از انجا بیرون انداخت و اینکه بخدا بابابزرگ من آرزوش اين بوده  که نوه ها همگى نوکرهاى درگاه رضوان خلدِ برین بشوند.
ولی کو گوش شنوا. رسولى هر کاری کرد و هر دلیلی آورد در دل سنگشان اثر نکرد.

حالا رسول جون منتظره که این دو يا سه نفر سرکردگان باقيمانده این خانواده مافيا هم به رحمت خدا برند تا بره دخترهايشان را برا پسراش خواستگارى کنه.
باشد که همه ما رستگار شويم. گور پدر فاميل بهشتى. پاينده باد فاميل فرقانيان

 


جالبه که بدونيد در کشور کره امار تعداد فاميلها به اين قرار است و تعصب فراوانى روى نامشان دارند

Kim کیم يعنى طلا : بيش از ۱۰ ميليون نفر.
Lee لی يعنى چمن و چمنزار : بيش از ۸ ميليون نفر.
Park پارک: حدود ۵ ميليون نفر
Chung چوئگ: حدود ۵ ميليون نفر
Kang کانگ: تقریباً ۱ ميليون نفر
Han هان يعنى بزرگ و پولدار و يا Oh هر يک حدود ۷۵۰ هزار نفرميرسد

آمار بیشترین فراوانی نامهای خانوادگی در ایران محمدی، حسینی، احمدی، رضایی و کریمی است که هر کدام از انها به بالغ از۴۰۰  الى ۵۰۰ هزار نفر ميرسد

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

*