ورود و گسترش اسلام به جنوب آسیا
یه مدتی بود تو اين فکربودم که چه جوری میشه که ۲۰۰۰ تا انگلیسی مسلط بشن به سر یک میلیارد هندی و بعد اضافه براون اين فکره اومد به سرم که چه جوری میشه که برخلاف بسیاری از مناطق که اسلام از طریق جنگ و شمشير آب دار به انها تحميل شد، در آسیای جنوب شرقی کشورهای مثل مالزی و اندونزی اسلام را به صورت مسالمت آمیز پذیرفتند.
ازنظرمن کاملاً واضحه اگرما خوب دقت کنیم می بینیم که دین در این کشورها يا هندو و يا بوداس و دلیلش به خاطر دستورالعملهای اخلاقی و به عبارتی آیین سنتی در دین هر دو انهاس، که دوری از کشتن چه انسان و يا هر گونه حيوان است, برخلاف دین اسلام که کشتن کفار از طرف خدا واجب شده (با کفار جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود) و در مورد فرقه های مسیحی تفاوت زیادی با دین عزیز خودمان ندارد. با يک کمى مطالعه در جنگ های صلیبی و جنایات مسیحیان در کشتار مردم به ما این را نشان خواهد داد.
سلطه انگلیس با ملل جنوب آسیا و هند
خوب حالا با همین فرمون میریم و میبینین که فقط کافی بود که چند انگلیسی اسلحه به دست بگیرند و چند هندی معترض را بکشند و هندی ها هم طبق آداب و رسوم سنتی که داشتند در مقابل با انها کاری از پیش نبردند.
ورود و گسترش اسلام به آسیای جنوب شرقی
پس از فتوحات اسلامی که عمدتاً از طریق زمین انجام می شد، در زمان حدود هارون الرشید، بازرگانان مسلمان (به نظرمن دزدان دریایی مسلمان) با کشتی از یمن به کشورهایی مانند مالزی و اندونزی و کشورهایی مانند سریلانکا سفر کردند و هرکس از انها مسلمان نشد کشته شد و زنان و فرزندانشان اسیر و اموال آنان مصادره شد، و اينکه در این کشورها چه ها کردند هيچ جایی ثبت نشده است.
(الهى به اميد تو)
خوب حالآ بزار ببينيم این کشورها کجا ایستاده اند؟
برای مثال مالزی در حال حاضر ۳۵ میلیون نفر جمعیت دارد که ۲۸ میلیون نفر از آنها مسلمان هستند. این کشور (یا هند, اندونزى) دارای یک نظام سکولار است و هر چیزی که رنگ و بوی دین دارد از حوزه دولت بیرون ریخته شده.
و به نظر من کشور مالزی کلا توسط هندیها و چین ها ساخته و اداره می شود. مسلمانان در آنجا اساسا حرفی برای گفتن ندارند, برای انها پنج بار عبادت در روز مهمتر از هر چیز دیگری است. تصور کنید کسی در گوشه خیابان جوراب بفروشه باید چند بار در روز بساتش را جمع کنه بره غرق بشه در عبادت, و حالا به من بگيد با اين مردم متدين و با ايمان چگونه می توان یک شهر ساخت.
اينقدر بگو اياك نعبد و اياك نستعين که جر بخورى آخرش همون خرى بودى که هستى
ايمان بدون عقل برای لای جرز ديوار خوبه.
در پايان مستند ميکنم به تنها شعار به جا از رهبر انقلاب در دیدار با تک تک مردم انقلاب کرده ايران و اونم اينه:
خيلى خرى
Leave a Reply