مدرسه مفيد اسلامى چهارسوق شيرازيها

مدرسه مفيد اسلامى یکی از مدارس ملي دراصفهان تو کوچه روضاتي ته يک دالان بود. همان دالانى که اولش خونه اخوند آقاملاز بود و توش یک خزينه ساخته بود. الان آن خانه جزو اثار باستانی ثبت شده.
مديرمدرسه آقاى ساوج و ناظم آقاى آبدينى
بهترين معلم آقاى قدسى
اقاى دهدشتى, آقاى فاتهى
و معلمين که بجای ياد دادن و درس دادن فقط زدن و تنبه کردن بلد بودند (آقاى کدخدایی , آقاى نوربخش)
من از همه معلم ها آنها چوب خوردم مدير ناظم
هر روز مدرسه صبحها از ساعت ۸ شروع میشد تا ساعت ۱۲ و در ادامه  بعد از ظهر از ساعت ۲ تا ۴.
از جمله مهمترش تلاش های مدرسه در راستای اهدنا صراط المستقیم این بود که همه ما ساعت ۲ بعدظهر تو صف میکردند و می‌بردند مسجد سر چهارراه برای نماز و بعد برمیگشتیم مدرسه.
مصیبتی بود.

---

نام بعضى از شاگردان مدرسه کلاس ششم سال ۱۳۴۹تا انجا که در خاطره روح الامین مانده:

– احمد روح الامین
– جعفر روضاتی
– غلامرضا نخودیان
– جعفر لسانی فشارکی
– مسعود پور سعید. در تهران استاد دانشگاه- حسین عشقی دایی مسعود پور سعید بود
– محمود ریگی. پدرشان راننده کامیون بود
– فضل الله شاه سیاه. پدرشان سقط فروش اول خيابان سپهبد زاهدى بود. پسر دايى من
– پسر دندانسازی یگدانه
– پسر دکتر طباطبایی. مطب هاشون پهلو هم بود اول خيابان شاه نرسيده به خلجا
– هاشم الحسینی
– مرتضی مدنیان و رشتیان زورشان زياد بود.ميتونستند همه بچه ها را بزنند
– مهدی اخوان از هر دو پا فلج بود کولش میکردند. پدرشان اول خیابان طالقانی لب بنگاه سیگار وقند وچای میفروخت
– کیان ارثی قدش بلند بود بعداز ظهر پنجشنبه که مدرسه تعطیل بود تا جمعه شب میرفت تو گاری پهلو پمپ بنزین دروازه دولت انار میفروخت لر بود
– پورکرمانی . پدرشان تو محله نو پولکی پزی داشت
– علی میرباقری استاد دانشگاه شد. ۵ سالی است باز نشسته شده. پدرشان اول کوچه علقلی کارخانه قند داشت
– من پهلو ساوجی می‌نشستم. پدرشان سالها  در اثر تصادف با ماشین زندان بود
– حمید رضا ساوج پسر مدیر مدرسه
– پسر حسین حاج رجب دیزی فروش تو دالان اول خیابان شاه
– احمد سنماریان
– ناظری نیا. کالای برق نمونه
–  محمد فرقانيان